پنج شنبه 30 فروردین 1403

لطفا پنجره خانه هایتان را ببندید ، سارقان افکار شما در کمینند / شرحی برعملکرد و سیره و جهان بینی حاج محمد محمودیان

 

رحیم زاده – موج برنا -حتما این حرف را شنیدید که میگند پنجره خونه را باز نذار ، باز نذار نکنه خاک بیاد تو ، باز نذار صدا می آد تو ، باز نذار دزد می آد تو .

این روزها این موضوع را باید اضافه کرد که پنجره خونه ات را باز نگذار دزدان افکار شما در کمینند.

چند سالی که انتخابات و نوع برگزاری آن متحول شده ، هیجان آن و اینکه میانگین 15 ماه فاصله تا انتخابات بعدی وجود داره حساسیت حضور را بالا و بالا تر برده ، انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان و با یک فاصله کوتاه شورای شهر و ریاست جمهوری که هر کدام هیجان و جذابیت خودش را داره ، رصد کردن رغبا ، پیگیری عملکرد و موضع گیری ها ، راست و دروغ هوادارها که بعضا یک عده ای خود جوش با تفکر خودشون به بهانه تبلیغ کاندید دست به تحقیر و تهمت می زنند و اصطلاحا ضد تبلیغ و به اصطلاح خودشون کاری کردند کارستون و باقی حرفها که بگیم اخلاق در انتخابات حرف .... و بس

حالا این روزها برای وارد شدن به عرصه انتخاب و اینکه چطور یک کاندید دیده بشه ، جدا از مسایل و مصایب حزبی فلسفه انتخاب کاندید و اینکه برای کدام کاندید کار کنی مسیله مهمی ، خیلی مهم که بدانی شانس موفقیت کدام یک بیشتر و البته  چه کمیتها و تفکراتی و خلاصه اینکه چه مشاورانی او را احاطه کرده و چطور می تونی به خودت و او کمک کنی . یک انتخاب درست ممکن یک رزومه خوب برای هر دو شما باشه ، فرصت دیده شدن او با کمک تو و رسیدن به افتخار انتخاب شدن و اینکه تو پس از انتخاب شدن او کارنامه ای موفق خواهی داشت  ، مسیله بسیار مهمی خواهد بود . این التزام یعنی اوج تبادل افکار و اینکه رسیدن به توافق فکری که یک توافق دو سو را به همراه خواهد داشت حل این مسیله را سخت تر خواهد کرد .

چند ماهی بود که برای انتخاب خودم را آماده کرده بودم و دلم می خواست یک انتخاب خوب داشته باشیم و این اوج موفقیت بود ، برای رسیدن به یک کاندید خوب یک رصد عمومی انجام دادیم . تو ی شهر رشت می شد حدس زد که کی چی می خواد و مسلما چطور می خواد مسیر رسیدن به قله را طی کنه و به اصطلاح خودمون از مردم برای مردم باشه  ، یک لیست 30 نفره نقطه هدف بود و برای همکاری با 5 کاندید می شد به توافق رسید .

برای این کار  یک تیم خوب و هدفمند 6  نفره خبری و خلاصه 4 اکیپ تصویر و عکس همه ظرفیتهای ما بود و براحتی می شد کار انجام داد . با شروع ماه بهمن و بارش دو برف سنگین  یک وقفه ای افتاد ، اما در ادامه راه بررسی برای بدست گرفتن فعالیت برای 5 کاندید جدیتر شد و تنها 7 کاندید هدف باقیمانده بود که نهایتا در 4 کاندید به اجماع رسیدیم . غافل از اینکه نفر پنجم خودش هم ده تا بود نفر پنجمی که اگر زودتر با او آشنا می شدیم ، سراغ کاندید دیگری نمی رفتیم .

 بی دردسر و البته  خیلی راحت ، طبق تعرفه ای که برای خودمون داشتیم از رابطی که ما را معرفی کرد رزومه خواستیم و در کمال تعجب رزومه ای به وسعت یک ارگان داشت  ، اغراق نکنم 3 روز طول کشید تا خلاصه ای از اسناد را مطالعه کردیم . از مرمت ، بازسازی و نوسازی مساجد گرفته تا آسفالت ، روکش آسفالت ، آب و فاضلاب محلات و این تقریبا همون چیزی بود که دنبالش بودیم ، یک اسطوره و یک مرد عمل ، به قول یکی از اهالی جماران یک ستارخان و باقرخان آن هم تو قرن بیست ویکم ، مردی که تحت هر شرایطی عمل گرایی را به حرف زدن ترجیح می داد . برای بررسی صحت این موضوع بدون هماهنگی به محلات هدف رفتیم و حقیقت این حرف را تو محله محله لمس کردیم . قبل از رسیدن به خود کاندید و براساس اسناد و مدارک دوربین برداشتیم به محله محله سر زدیم تا بفهمیم ایا اصل با سند برابراست یا نه ؟

((رشت فقط شهرداری ، گلسار و منظریه ، معلم و دیلمان نیست ،  رشت ، رشت است به وسعت دلهای دریایی مردمانش))

                                                                                                                                                                                              حاج محمد محمودیان

در تعریف شنیده شده از این کاندید نقل می شد که : رشت گستره ای از کمربند قدیم و جدید و مرکزی است و برای همه اینها باید تلاش کرد و همه باید از حقوق شهروندی برابر استفاده می کنند . اما چیزی که مسلم است باید همه را دید و برای همه یکسان کار کرد ، صد البته نقاط محروم و حاشیه و کمتر دیده شده بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد . با یک کار آماری ساده می شد حقیقت را شنید ، براحتی می شد واقعیتها را همان طور که هست از دهان اهالی و در محلات شنید . از ولکس ، عینک ، پارا بیجار شروع کردیم و جماران ، معلولین و... مقصد بعدی ما بود . شنیدن یک اسم برای مردم کافی بود البته خیلی سخت اولین سوال را پرسیدیم ، چون یقین داشتم که نزدیکی زمان انتخابات و اینکه مردم فقط شعار شنیده بودند و از شنیدن شعار خسته هستند ، کار را برای ما سخت خواهد کرد . از اولین سوال به بعد کار برای ما آسان تر شده بود و از سوال اول به بعد راحت تر می پرسیدم :

*شما محمد محمودیان را می شناسید؟

جوابها خیلی ساده و بی آلایش گفته می شد ، از آسفالت کوچه می گفتند ، از ساخت مسجد ، از مرمت مسجد ، از آب گرفتگی معابرتا وام و وام بلاعوض ، هزینه کتاب و تحصیل ، کمک به کسب و کار ، خرید ماشین حمل بار سبک برای اشتغال ، جهزیه و خلاصه خانه آخرت همه و همه ماحصل بیش از 20سال فعالیت شهری و سیاسی حاج محمد محودیان بود . حالا اولین و بهترین گزینه من برای کار کردن با او بود ، شنیدن این حرف از مردم از بالا نشین و حاشیه نشین که از پیش او دست خالی برنمی گردی خیلی برای من و گروه جذاب ، جالب و شنیدنی بود .

بله حاج محمد محمودیان گزینه مورد نظر بود ، شایعات زیادی در مورد او بود و بیشتر از همه، دلیل باز بودن پنجره خانه ما بود که هر کسی سرک می کشید و در گوش ما حرفی می زد . بر خلاف شنیده ها حاج محمد محمودیان یک آذری متولد رشت بود  و برخلاف شنیده ها و نقل قولها در نظر او بین آذری ، فارس و گیلک و تالش فرق و فاصله ای وجود نداشت و همه را به یک چشم می بیند و هدف تنها تلاش و حل مشکلات مردم بود.

یک تلنگر ساده در اربعین حسینی زده شد ، من یک فعال خبری بودم و در روابط عمومی خیلی از هیتهای ورزشی یا بعنوان مدیر مسیول و یا مشاور فعالیت داشتم و همیشه از دیده شدن شعاری فاصله می گرفتم ، عادت داشتم در حاشیه باشم و گزارش را با گوشهای خودم ضبط کنم و بدون حضور دوربین و بعضا مخفیانه حقیقتها را کشف کنم . اربعین حسینی و مصلی رشت همین اتفاق افتاد و به نوعی آرزوی من برآورده شد . همیشه دوست داشتم مثل یزدیها ،  زنجانیها ، کرمانیها یک جا برای تجمع و عزاداری سرور و سالار شهیدان داشته باشیم و  از پراکندگی فاصله بگیریم . این اتفاق با همت حاج محمد محمودیان و دوستانش افتاد . یک گردهمایی بالا 12 هزار نفره که یک تفکر واحد یعنی عشق به آقا ابا عبدا... الحسین (ع) آنها را در مصلی رشت گرد هم آورد .

همیشه اسم محمودیان را می شنیدم ، حضوری همه گیر داشت ، هیچ گوشه شهر و هیچ قشری برای او اولویت نداشت ، خیلی وقتها به این همه ظرفیت او در خدمت رسانی غبطه می خوردم ، خلاصه اینکه کار برای او نشد نداشت . طبق قراری که با همکاران داشتیم پس از انتخاب کاندید می بایست خلاصه ای از رزومه و عملکرد او را بنویسم و برای تایید نهایی به شورای مرکزی اعلام می کردم از این رو گزارش خود را شروع کردم :

همکاران ارجمند ، احتراما اصلی ترین گزینه فعالیتی گروه انتخاب شد و براین اساس مشخصات کاندید و گزیده ای از فعالیهای ایشان ارایه می گردد :

حاج محمد محمودیان ، متولد1342 شهرستان رشت ، آذری و عاشق اهل بیت

  -   سوابق ایثارگری : سه سال حضور داوطلبانه در جبهه جنگ تحمیلی حق علیه باطل و جانباز جنگ تحمیلی

سوابق شورای شهررشت :نماینده مردم در شورای اسلامی  کلانشهرشت بمدت 6 سال،عضو هیئت رئیسه دوره سوم شورای اسلامی  کلانشهر رشت ، رئیس کمیسیون عمران و توسعه دوره سوم شورای اسلامی کلانشهر رشت ، رئیس کمیسیون بهداشت  دوره سوم شورای اسلامی کلانشهر رشت ،  عضو کمیسیون تجدیدنظر ماده 100 دوره سوم شورای اسلامی کلانشهر رشت ، عضو کمیسیون بند 20 ماده 50 دوره سوم شورای اسلامی کلانشهر رشت ، عضو کمیسیون ماده 77 دوره سوم شورای اسلامی کلانشهررشت ، نماینده مردم در کمیسیون معافیت نظام وظیفه دوره سوم شورای اسلامی کلانشهررشت

-سوابق اجرایی : رئیس دفتر نماینده وقت مردم شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی در سه دوره ، مسئول تعاون و رفاه مجتمع دخانیات گیلان و بالاخره عضو هیئت رئیسه مرکز آموزش و پژوهش مجمع متخصصین رشت      

 نکته مهم اینکه در طی دو ماه اخیر هجوها و تهمتهای زیادی بود که در فضای مجازی به او زده شد و هر بار با تقدیم جوابیه و یا تنظیم شکایت از طریق پلیس فتا و سایبریخدمتشان رسیدیم یک جواب می شنیدیم و  تنها با صبوری یک جواب تکراری می داد و به همین بسنده کرد که :

ا... مع الصابرین ، یادتان باشد همه  برادران  و دوستان هم هستیم و وظیفه ماست تا با عملکرد و رفتارمان این عزیزان را از اشتباه و گمراهی دور کنیم .

کلام آخر اینکه انتخابات امسال آموزه های زیادی برای من داشت و بزرگترین آموزه آن این بود که :

پنجره خونه را باز نذار ، باز نذار نکنه خاک بیاد تو ، باز نذار صدا می آد تو باز نذار دزد می آد تو . پنجره خونه ات را باز نگذار که شنیده های دروغ و نقل قولها موجب گمراهی و فاصله بین آدمها نشه ، حرفها را باید شنید و بعد از مطالعه و بررسی به آن توجه کرد ، فاصله ثواب و ناثواب ، درست و غلط به باریکی مو خواهد بود و وظیفه ما ساکنین شهر ، استان و کشور که پاسدار حرمت خون شهدا باشیم ، یادمان باشد همه مسیولین و همه خادمین ملت شاید از ظرفیتهای صبر حاج محمد محمودیان را نداشته باشند و این بی تفاوتی و بدبینی ما موجب دلسردی و فاصله آنها شود . تفکر غلط ، تهمت و افترا موجب فاصله است ، یک زمانی با تفکر شیعه و سنی سعی در فاصله بین مردم ایران داشتند و امروز تفرقه بین اقوام در حال تبدیل شدن به آفت بزرگ خواهد بود .

یادمان باشه ،  هر وسیله ارتباط جمعی ما حکم پنجره و حریم شخصی ما را دارند ، مراقب باشیم که از ورود سارقان افکارمان به داخل خانه جلوگیری کنیم تا در غفلت و گمراهی گرفتار نشویم . لطفا پنجره خانه هایتان را ببندید ، سارقان افکار در کمین هستند .

Share
نظرات
کد امنیتی روبرو را وارد کنید
.:. کلیه حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی موج برنا محفوظ میباشد . استفاده از مطالب این پایگاه خبری با ذکر منبع بلامانع است .:.
2016 © Moje Borna